به خدا no problem

وقتی از دست یکی در حد پوکیدن حرصم می گیره و می بینمو می دونم که کاری ازم بر نمیاد حتی در حد جواب دادن جلو آینه گاها" توی دلم از خودم می پرسم چه اهمیتی داره؟!! 

 همیشه هم هیچ جوابی ندارم که به خودم بدم در نتیجه می خندمو از اون خشم خارج می شم یعنی یه جورایی اون شخصیتو توی وجود خودم له می کنمو به ریشش می خندم که تو حتی در حدی نیستی که من بخوام به تو یا رفتارت فکر کنم یا اینکه اهمیت بدم.  بعدی. نبود؟  

 

 می گی نه؟ امتحان کن. 

 همیشه بدون که بدترین نوع شکست همینه که تو پیش خودت کم بیاری. 

 

پ.ن: حالا من مثالو اینطوری زدم ولی وقتی یک مقدار دیدتو نسبت به مسئله گستردهتر کنی می بینی که خیلی از چیزایی که توی زندگیت تو رو ناراحت می کنه،آزارت می ده  یا اینکه چه می دونم  غصشو می خوری حتی به پشیزی هم ارزش ندارهو خیلی بی خود خودتو آلودش کردی.مهم این نیست که زندگی با ما بسازه مهم ماییم که با زندگی بسازیم و تنها چیزی که مارو از طوفان زندگی نجات میده یکی تسلط خیالو آرامش و دومی صبر. باور کن اونقدرا هم زندگی سخت نیست و این ماییم که برا خودمون سخت می گیریم. تمام