اعتراف بازی

پنج صفت بد خود را در وبلاگ بنویسید 

جیرجیرک خانوم 

1_ آدمارو به سختی توی زندگیم راه می دم و بلعکس خیلی راحت از زندگیم حذف می کنم حتی اگه قشنگترین خاطرات زندگیمو باهاشون گذرونده باشم.

2_تحمل حتی کوچکترین مریضی ها رو هم ندارم  وقتی مریض می شم به همه کولیای روی زمین می گم زکی اونقدر بلند بلند گریه می کنمو ناله می کنمو خودمو به درو دیوار می کوبونم که وقتی مرض اصلیه رفع می شه به خودم میام می بینم علاوه بر جر خوردن حنجرهو گم شدن نصفم چند تا مرض جدید ناعلاج هم گرفتم .

3_جریانات زندگی رو یا به مسخره می گیرمو به لودگی از بغلشون می گزرم یا اینکه اونقدر جدی که گاهی صدای خورد شدن مهرهای کمرمو می شنوم (تعادل ندارم می خورمت وای اینا چیه هستش رو میز؟).

4_ یه خربزه ای که می خورم پای لرزش نمی شینمو تا مدتها خودخوری می کنم که چرا آخه این غلطو کردم بعد استرسو افکاربیمار گونهو خاک بر سر شدمو از اینا .

5_زیادی به خودم مغرورم اونقدر مغرور که بهترین فرصت هایی رو که می تونستم با غیر هم جنس خودم داشته باشمو از دست دادمو همچنان دارم از دست میدم بعد میشینم پا میشم به خودم افتخار می کنم که بله این منم جیرجیرک که در مقابل هیچ پسری ضعف نکرد بعد توی خلوت از غم تنهایی آب غوره می گیرم می دم مامان واسه سالاد شیرازی.

(البته بازم بلدما ولی امر شده بود فقط 5 تا )

با تشکر از دوست عزیزم قورباغه لوکس که منو به این بازی دعوت کردند.  

من این دوست خوب را انتخاب می کنم : 

 دیونه خونه من ـ